۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

مراسم یادبود در فرانکفورت برای 5 زندانی سیاسی اعدام شده

به دلیل اعدام پنج تن از فرزندان کشورمان در روز یکشنبه 09.05.2010 گروه همبستگی با مادران عزادار ایران در فرانکفورت تصمیم دارد در این شنبه گردهمایی هفتگی خود را به صورت گسترده تری انجام دهد و برای عزیزان فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی ،فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان مراسم یادبودی برگزار کند. ما همهء دوستان را به این مراسم یادبود دعوت میکنیم تا در کنار هم همدردی وهمبستگی خود را به خانوادههای این عزیزان اعلام کنیم و مادران عزادار را بیشتر از پیش حمایت کنیم

گروه همبستگی با مادران عزادار ایران در فرانکفورت

Ort: Frankfurt Hauptwache
Zeit: 18-20 Uhr
Email: info.solidaritaetsgruppe@g
mx.de
Facebook: madarane Irani Frankfurt

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

بیانیه ی مادران عزادار در محکومیت اعدامهای اخیر

متاسفانه با خبر شدیم که حکومت اسلامی پنج نفر از زندانیان سیاسی (شیرین علم‌هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) را که به اتهامات واهی و خارج از موازین قانونی و انسانی به اعدام محکوم کرده بود ، مظلومانه و حتا بدون اطلاع وکلا و خانواده هایشان اعدام کرده است .
گرچه ما و بسیاری از آزاد اندیشان و آزادی خواهان جهان بر این نکته اذعان داریم که هرشخصی هر گونه جرمی را مرتکب شده باشد نمی توان خارج از موازین انسانی ، قانون ، تمدن و عرف ، به محاکمه ی وی نشست و اعدام را که پایان دادن به زندگی انسانی به دست دیگر انسان هاست نوعی از کشتار و خونریزی می دانیم .اما سال هاست که حکومت اسلامی از راه های مختلفی دست به خشونت و اعدام و نسل کشی سیاسی زده و بر شمار مادران عزادار و خانواده های داغ دیده می افزاید. خانواده ها و مادران عزادرای که فرزندان شان هیچ جرمی مرتکب نشده اند جز این که آزادی و عدالت را فریاد زده اند و در برابر سانسور و اختناق قهرمانانه ایستاده اند و تن به ظلمی که بر آن ها و جامعه و میهن شان رفته نداده اند .
ما مادران عزادار نفس هر گونه اعدام و به خصوص اعدام های اخیر را محکوم کرده و خواهان توقف اعدام و آزادی زندانیان سیاسی دیگر می باشیم . همین طور از تمام نهادهای بین المللی خواهانیم که حکومت ایران را به حذف حکم اعدام و برچیدن چوبه های دار و جوخه های تیرباران اش ملزم نموده تا از این پس شاهد کشتار و خونریزی و اعدام در کشور ایران نباشیم .
در پایان ضمن ابراز تاسف شدید از این واقعه ی دردناک که صرفا یک اقدام سیاسی برای ایجاد رعب و وحشت می باشد ، به خانواده ها ومادران عزادار این پنج نفر تسلیت گفته و آرزوی محاکمه ی عاملان این جنایات را داریم ، همین طورخشونت طلبان رژیم را به نگرشی دوباره در مشی خونریزانه شان دعوت می کنیم که اگر نکنند مردم حتمن برای سرنوشت خودشان متمدنانه تصمیم خواهند گرفت . به امید روزی که امید و نشاط و شادی تمام میهن مان را فرگیرد.

مادران عزادار
اردیبهشت 89

اعتراض به اعدام در مقابل کنسولگری ایران در فرانکفورت 09.05.2010

روزیکشنبه 09.05.10 بعد از شنیدن خبر اعدام ناگهانی پنج تن از عزیزانمان در زندان اوین در یک اکسیون فوری بنا به دعوت گروه همبستگی با مادران عزادار در ایران و جمعی از ایرانیان ساکن فرانکفورت بیش از 200 نفر از ایرانیان اقدام به تجمعی اعتراضی به اعدام پنج نفر نفراز زندانیان سیاسی در روز یکشنبه 9 آوریل 2010، مقابل کنسولگری جمهوری اسلامی در فرانکفورت، نمودند. ما امروز صدای فریاد مادران جانباختگان بودیم. با شعارهایی به زبان آلمانی و فارسی خواستار توقف اعدامها و نیز آزادی زندانیان سیاسی شدیم. بعد از یکساعت بک راهپیمایی به سمت ساختمان رادیو انجام شد و چون مسولین رادیو hessischer Rundfunk در ساختمان حضور نداشتند،قرار شد فردا ساعت 9 تا 11 صبح باچند نفر از نمایندگان این جمع تماس گرفته خواستهای این جمع را به اصلاع مسولین برسانند.


گردهمایی حامیان مادران در فرانکفورت در روز شنبه 08.05.2010



در این هفته تعدادی زیادی از هموطنان که به صورت توریستی در فرانکفورت بودند از برنامه ما دیدن کردند. عکس العملهای آنها متفاوت بود. عده ای از آنها متعجب از اینکه ما حدود ده ماه است که هر هفته برای حمایت مادران گردهم میاییم و از این خبر بسیار خوشحال میشدند و ما را تشویق به ادامه کارمان میکردند وعده ای که بسیار مایوس از وضع حاکم در ایران بودند میگفتند این کارهای شما بی فایده است خودتان را خسته نکنید چون در ایران همه ساکتند. ولی از آنجایی که ما با آنها هم نظر نیستیم سعی میکردیم که به آنها امیدواری بدهیم و دلیل ایستادگیمان را توضیح میدادیم. البته ناگفته نماند که تعدادی از توریستهای ایرانی هم بودند که با خشم و خصومت به ما و کار ما نگاه میکردند. ولی این باعث دلسردی ما در کارمان نمیشود همانطور که تابحال نشده. ما مادران را تنها نمیگذاریم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

حضور حامیان مادران در روز جهانی کارگر در فرانکفورت

روز شنبه01.05.2010 برنامه هفتگی خود را به دلیل مصادف شدن با روز جهانی کارگر به صورت دیگری انجام دادیم .در این روز ما با حمل پلاکاردهائی که به روی آن اعلام همبستگی با مادران و عکسهائی از قربانیان بعد از انتخابات و اسانلو ومددی بود در جشن روز کارگر درفرانکفورت شرکت کردیم..
در این مراسم ما در کنار گروههای فعال آلمانی و غیر آلمانی و بخصوص در کنار امنستی اینترنشنال Amnesty International که با جمع آوری امضا برای آزادی اسانلو آنجا شرکت فعال داشت ،حضور داشتیم.
در این روز به دلیل دعوت خانم اوتا تسافت، نماینده پارلمان از حزب سوسیال دمکراتها ،به شهر ُافن باخ رفتیم و ساعاتی هم در مراسم آنجا شرکت کردیم. ما درشهر ُافن باخ هم پلاکاردها و عکسهای قربانیان و مددی و اسانلو را حمل کردیم که توجه بسیاری از مردم این شهر را جلب کرد به خصوص احزاب و گروههای فعال این شهر را. و کار ما مورد تائید و تشویق آنهاقرار گرفت و با صحبتهائی که با افراد مختلف این شهر داشتیم از جمله شهردار آنجا قول حمایت و پشتیبانی را از آنها گرفتیم.

در این روز خانم اوتا تساف از حزب سوسیال دمکراتها اخبار امیدوار کننده ای در مورد پناهجویان ایرانی در ترکیه را به ما دادند و گفتند که اقداماتی در این زمینه در حال انجام است و قول اقدامات بیشتری در این مورد را هم به ما دادند که باعث خوشحالی و دلگرمی ما شد .بعد از برگشت به فرانکفورت در جلسه هفتگیمان برای چگونگی اجرای سالروز جنبش مردمی در خرداد برنامه ریزی کردیم .امسال روز جهانی کارگر برای ما روز پر کار و پر باری بود که باعث شد که ما در راهمان و کارمان محکمتر از پیش بایستیم.

به امید پیروزی مردم ایران در جنبش آزادیخواهانه شان و به امید برقراری عدالت در کشورمان .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

احضار حامیان مادران عزادار به دادگاه انقلاب و مورد بازخواست قرار دادن آنها


بنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"،روز گذشته 4 نفر از حامیان مادران عزادار به دادگاه انقلاب فراخوانده شدند و بیش از 5 ساعت در مورد اتهامات واهی ساختگی بازجویان وزارت اطلاعات مورد بازخواست قرار گرفتند.
روز سه شنبه 7 اردیبهشت ماه چهار نفر از حامیان مادران عزدار که در یورشهای وحشیانه، گسترده و شبانه مامورین وزارت اطلاعات در 19 بهمن دستگیر و هفته ها در بند مخوف 209 زندان اوین تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار داشتند به شعبه 3 بازپرسی امنیت دادگاه انقلاب فرا خوانده شدند و توسط فردی بنام بیگی رئیس این شعبه بیش از 5 ساعت مورد بازخواست قرار گرفتند.بیگی سعی داشت در طی این مدت اتهامات ساخته شده توسط بازجویان وزارت اطلاعات و همکاران وی را به آنها بقبولاند. ولی همۀ آنها اتهامات ساختگی نسبت داده شده را رد کردند و به او گفتند که ما حامیان مادران عزادار بودیم و در حریم خصوص خانه های خود مورد تهاجم وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفتیم و همانگونه که در دوران بازداشت و زیر شکنجه های طاقت قرسا آنها را قاطعانه رد کردیم در اینجا هم آنها را رد می کنیم.
نام حامیان مادارن عزادار که روز گذشته ساعتها مورد بازخواست بیگی قرار گرفتند به قرار زیر می باشند: 1-خانم فاطمه رستگاری 2. خانم ژیلا کرم زاده مکوندی 3.دکتر لیلا سیف الهی 4.خانم الهام احسنی می باشند.
اتهامات واهی نسبت داده شده توسط بازجویان وزارت اطلاعات به حامیان مادران عزادار که بر مبنی ماده 500 و 610 اعلام شده است به قرار زیر می باشد:
1.اقدام علیه امنیت از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی مادران عزادار 2. جمع آوری اطلاعات اغتشاشات 3.توهین به مسئولین نظام 4. اجتماع و تبانی علیه نظام 5.تشویق و ترغیب و سازمان دهی افراد برای شرکت در اغتشاشات و فعالیت تبلغی علیه نظام 6. ارتباط با سرپل منافقین( سازمان مجاهدین خلق)
اتهامات فوق توسط سر بازجوی وزارت اطلاعات علوی که در طی دوران اسارت حامیان مادران عزادار تحت وحشیانه ترین شکنجه های روحی و جسمی و توهینهای اخلاقی و تهدید به قتل خانواده های ساخته و پرداخته شده است.سربازجو علوی که یکی از جنایتکاران علیه بشریت در بند 209 زندان اوین می باشد در طی مدت بازداشت حامیان مادران عزادار از هیچگونه ددمنشی علیه آنها فرو گذار نکرد. توهینهای رکیک اخلاقی،دخالت در حریم خصوص و خانوادگی آنها، بازجوئیهای طولانی و شبانه در سلولی کاملا تاریک و کوچک که امکان تنفس برای آنها سخت بود در زیر زمین بند209 با چشم بند،بازجوئیهای ایستاده برای مدت طولانی،تهدید اعضای خانواده به دستگیری و ترور آنها،تهدید به اینکه هربلائی میتوانم سر شما بیاورم، عربده کشی و زدن ضربات به سر و صورت، تحقیر،تحت فشار و مورد تهدید قرار دادن آنها برای گرفتن اعترافات تلویزیونی، وادار کردن آنها به نوشتن انزجار نامه علیه فعالین حقوق بشری، و با بیشرمی و وقاحت ازآنها خواستن برای همکاری در جاسوسی و لو دادن افراد بی گناه و تحت فشارهای مستمر قرار دان آنها حتی در زمان آزادی با تماسهای تلفنی ، تهدید آنها به اینکه در صورت عدم همکاری دستگیر و اتهاماتی مانند محاربه برای صدور حکم اعدام یا احکام سنگین زندان مواجه خواهند شد، تماس های تلفنی با خانواده های آنها و احضار آنها به محلهای مخفی و یا ستاد پیگیری جهت شکنجه روحی و تکرار درخواستهای بیشرمانه همکاری با آنها. اعمال بازجویان وزارت اطلاعات که از جمله آنها فردی با نام مستعار علوی از جنایتکاران علیه بشریت می باشد که تا به حال در شکنجه ،قتل،تهدید خانواده ها ،یورش و دستگریهای ،پرونده سازی و صدور احکام سنگین نقش داشته است.
بازپرسان امنیتی همانند بیگی از بازجویان سابق وزارت اطلاعات می باشند و خود در بازجویها و شکنجه و پرونده سازی شخصا حضور دارند. اینان در حال حاضر تحت نام مقدس قضاوت مشغول جنایت علیه مردم ایران هستند.
لذا ما تمامی تلاش خود را بکار خواهیم برد که نام این جناتیکاران علیه بشریت همراه با موارد مشخص جنایت آنها را در سازمانهای حقوق بشری و حقوقی ثبت نماییم تا بتوانیم در دادگاه های بین المللی آنها را به خاطر جنایتهای متعدد علیه بشریت به عدالت بسپاریم.
لازم به یادآوری است مادران عزدار و حامیان آنها برای رسیدن به عدالت تلاش می کنند که آمرین و عاملین قتل، شکنجه و دستگیری عزیزانشان شناسائی محاکمه و مجازات شوند. مادران عزادار تا به حال بیش از 80 بازداشتی در این راستا داشته اند ولی برای رسیدن به اهداف خود تلاش مضاعف خود را به شیوه های مختلف پیش می برند. دستگیری ،شکنجه ،پرونده سازی در عزم پر جزم آنها خللی ایجاد نخواهد کرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،احضار بیشرمانه حامیان مادران عزادار به بازپرسی و مورد بازخواست قرار دادن آنها را به عنوان شکستن حرمت مادران و یک عمل جنایتکارانه محکوم می کنیم و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه زنان و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به اعمال سرکوبگرانه علیه مردم ایران است.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
8 اردیبهشت 1389 برابر با 28 آپریل 2010

ديدار حاميان مادران عزادار با خانواده اسانلو


وبلاگ رسمی مادران عزادار - جمعي از مادران عزادار به مناسبت نزديكي به روز كارگر و افزايش فشار بر روي منصور اسانلو به ديدار مادرشان رفتند .

مادر آقاي اسانلو با رويي گشاده از مادران استقبال كرد و بعد از تشكر از مادران براي حضورشان گفت : آمدن شما خيلي خوشحالم مي كند چون نشان مي دهد پسرم فراموش نشده و ما به او اطمينان داديم آقاي اسانلو براي تك تك ايرانياني كه دغدغه نان و آزادي دارند عزيز است و ما در مقابل افرادي مانند او وظايف زيادي داريم كه حداقل آن اظهار همدردي و حمايت از آنهاست .

پاي صحبت مادرش مي نشينيم و او از موثر بودن فرزندش در هر شرايطي مي گويد چه در زمان آزادي كه تاب نياوردند و به بندش كشيدند و چه در زندان كه همچنان فعال است و شور زندگي در ميان زندانيان مي آفريند .

مي گويد براي افزايش فشار بر منصور ، اوين را كافي ندانسته و او را به زندان رجايي شهر كرج منتقل كردند كه براي هر بار ملاقات او بايستي 6 ساعت در راه باشند و با مشكل ديسك كمري كه مادرش دارد ، بسيار عذاب آور است .

اسانلو براي استقبال از سال نو در زندان از خانواده تقاضاي چند نوع بذر را ميكند و همراه با زندانيان ديگر آنها را كاشته و باغچه اي ترتيب داد كه براي سال نو كاملا سبز شده بود . او براي چهارشنبه سوري از خانواده مي خواهد برايش پول بفرستند و از فروشگاه زندان آجيل و تنقلات براي تمام هم بنديهايش تدارك مي بيند ، كه اين حركت اصلا به مذاق زندانبان خوش نمي آيد و او را زماني كه با دست پر به سمت هم بنديهايش مي رفت فراخوانده و به بند 5 منتقل مي كنند .

مادر از همبند بودن منصور با قاتلين و معتادان ، از سعيشان براي به قتل رساندن او و اينكه شبها از بيم جان نمي تواند بخوابد مي گويد . اما حتي در اين بند نيز منصور تاثيرش را مي گذارد و انسان سازي مي كند . او در تماس تلفني با مادرش با خوشحالي خبر مي دهد 12 نفر به كمك او ترك كردند و صداي هم بندانش به گوش مي رسد كه مي گويند بگو حتي سيگار هم نمي كشيم . منصور هم اكنون در بند 5 در سلولي دو نفره بسر مي برد .

مادر مي گويد پسرش هم از ناحيه چشم مشكل دارد و هم ناراحتي قلبي دارد و حدود 14 ماه از حبس 5 ساله اش باقيمانده و اميد دارد تا با حكم عدم تحمل كيفر كه از پزشكي قانوني صادر شده ،هرچه زودتر شاهد آزادي فرزندش باشد .

ما كه براي ديدار با مادري دردمند و رنجور رفته بوديم با شيرزني روبرو شديم كه در عين بيماري و نگراني از حال فرزندش بخصوص در چند ماه اخير ، چنان به درستي كار و راه فرزندش ايمان دارد و چنان روحيه اي دارد كه ما كه براي دادن كمي روحيه رفته بوديم با كلي روحيه برگشتيم . مي گويد من مي دانم كه منصور ديگر مال من نيست، او فقط پسر من هست ولي مال كل ايران است و به راستي كه از اين مادر ،آن پسر بايد .

در پايان ديدار يكي از مادران آوازي به افتخار مادر اسانلو خواند و مادر نيز بيت زير را به ياد منصور خواند :

دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم روشني بخشم به جمع و خود در آن تنها بسوزم

انتظارش كوتاه - عمرش دراز باد