به مادران خاوران:
باز هم سالگرد دیگری از فاجعه ای بشری گذشت ، سالگرد اعدام های دسته جمعی سال 67 ، بی آنکه کسی به شما، مادران خاوران، پاسخگو باشد که چه شد فرزندان تان را اعدام کردند .
آنها که در زندان بودند ، آنها که در بند ، اسیر بودند ، آنها که دادگاهی شده بودند ، آنها که محکوم به زندان شده بودند و سالها از محکومیت شان می گذشت ، حتی برخی از آنان مدت محکومیت خود را سپری کرده بودند ، چه کسی فرمان داد؟ چه کسانی اجرا کردند ؟ امسال حتی نگذاشتند شاخه گلی بر مزار خیالی شان بگذارید . چرا از استخوان های آنها هم می ترسند ؟ آنان چه کرده بودند که این چنین موجب هراس ستمکاران هستند .
در سالگرد فاجعه ملی ، نظاره می کنیم قاتلان و جنایتکاران را ، که حق به جانب تر از همیشه ، درشهر ها و خیابان های میهن عزیزمان ، آزادانه تر از همیشه ، می گردند . و به ناموس مردم تجاوز می کنند ، اموال ملت را چپاول می کنند و فاجعه ای پشت فاجعه راه می اندازند . تو ای مادر، که 22 سال غم فراق و هجران را تحمل کردی ، به من بگو ، چگونه تحمل کنم غم دوری فرزندم را:
که در زندان است که زیر شکنجه است
که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته
که دچار افسردگی شدید است
که بیمار است و در بستر که مجروح است
و معلول سبز که مفقود شده
ونامی از او حتی در گورستان ها نیست
که در خیابان با روبانی سبز بر پیشانی کشته شده
که در زندان زیر شکنجه جان باخته
که اعدام اش کرده اند
و من نمی دانم در کدامین گورستان است
مادران خاوران ترا بخدا به من بگویید !
چگونه تحمل کنم ؟
یک مادر عزادار – شهریور 89
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر